تجربه ی من

از کتاب "صدنامهٔ عاشقانه" / نزار قبّانی

به سکوتماحترام بگذار   به قوی‌ترین سلاحم   بلاغت سکوتم را حس می‌کنی؟   از زیبایی چیزهایی که می‌گویم لذت می‌بری؟     وقتی چیزی نمی‌گویم ...!       برگرفته از کتاب"صدنامهٔ عاشقانه" / نزار قبّانی مترجم: رضا عامری ...
30 آبان 1391

حضور تو از "مهدیه لطیفی"

تقصیر خودم نیست تو را که می بینم هر چه از بر کرده بودم ، از برم می رود تو را که می بینم همه ی واژه ها نا گفته می مانند تا همیشه چیزی برای با خودم تکرار کردن داشته باشم! همه ی اینها تقصیر حرارت حضور توست سنگینی حرم حضور تو را پاسخی جز سنگینی سکوتم نمی یابم تقصیر خودم نیست که تو را که می بینم چیزی برای گفتن ندارم "مهدیه لطیفی" ...
29 آبان 1391

حرفهای ناگفته از "سیلوراستاین"

وقتی چمدانش رابه قصد رفتن بست،   نگفتم عزیزم، این کار را نکن .   نگفتم برگرد   و یک باردیگر به من فرصت بده .   وقتی پرسیددوستش دارم یا نه ،     رویم را برگرداندم.   حالا او رفته، و من   تمام چیزهاییرا که نگفتم ، می شنوم.   نگفتم عزیزممتاسفم ،   چون من هممقّصر بودم.   نگفتم اختلافها را کنار بگذاریم ،   چون تمامآنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است.   گفتم اگر راهترا انتخاب کرده ای،   من آن راسد نخواهم کرد.   حالا او رفته،   حالا او رفته، و من   تمام چیزهاییرا که نگفتم ، می شنوم.   ...
29 آبان 1391

دوباره باران از "نزار قبانی"

دوباره باران گرفت باران معشوقه‌ی من است به پیش بازش در مهتابی می‌ایستم می‌گذارم صورتم را و لباسهایم را بشوید اسفنج وار باران یعنی برگشتن هوای مه آلود شیروانی های شاد! باران یعنی قرارهای خیس باران یعنی تو برمی‌گردی شعر بر می‌گردد پاییز به معنی رسیدن دست های تابستانی توست پاییز یعنی مو و لبان تو دست‌کش ها و بارانی تو و عطر هندی‌ات که صد پاره‌ام می‌کند باران‌، ترانه‌ای بکر و وحشی ست رپ رپه‌ی طبل‌های آفریقایی ست زلزله وار می‌لرزاندم! رگباری از نیزه‌ی سرخ پوستان است عشق در موسیقی باران دگرگون می‌شود بدل می‌شود به یک سنجاب به نریانی عرب یا پلیکان غوطه ور در مهتاب! چندان که آسمان سقفی از پنبه های خاکستری ابر می‌شود و ب...
29 آبان 1391

بهشت از "نیکی فیروزکوهی"

اگر شد   اتفاقی باشکه با عشق نسبت دارد   بگذار اغواکردن   ترس از عشق   خلق فاصله  کارِ شیطان باشد اگر شد   مردِ لحظه‌هاباش دلی‌ اگر هست   برایِ سپردن برایِ عاشق شدناست   و بهشت....   بهشت تنهادر آغوش ماست ، که گل می‌‌کند نیکی‌ فیروزکوهی ...
29 آبان 1391

دندان مار- مسعود کیمیایی

یه جا هست که بایدوایستی....   یک جا همهست که باید درری ...   اما خدا نکنهجای این دوتا با هم عوض شه که دیگه تا آخر عمر بدهکار خودتی..     دندان مار مسعود کیمیایی ...
28 آبان 1391

نامه به آیدا - احمد شاملو

بالاخره خواهدآمد آن شب هایی که تا صبح در کنار   تو بیداربمانم ،   سرت را رویسینه ام بگذارم و به تو بگویم که در کنارت چه قدر خوشبخت هستم.   ( نامه به آیدا - احمد شاملو - 29 شهریور 1342 ) ...
28 آبان 1391

از “لیلا کردبچه”

هربار به تو فکر می کنم یکی از دکمه هایم شل می شود انقراض آغوشم یک نسل به تأخیر می افتد و چیزی به نبضم اضافه می شود که در شعرهایم نمی گنجد کافیست ترا به نام بخوانم تا ببینی لکنت عاشقانه ترینِ لهجه هاست و چگونه لرزش لب های من دنیا را به حاشیه می برد دوستت دارم با تمام واژه هایی که در گلویم گیر کرده اند و تمام هجاهای غمگینی که به خاطر تو شعر می شود دوستت دارم با صدای بلند دوستت دارم با صدای آهسته دوستت دارم و خواستن تو جنینی است در من که به دنیا می آید ... “لیلا کردبچه” ...
28 آبان 1391

غربت از "نزار قبانی"

ای کسی که دوستت ‌ دارم ای کسیکه بر هر سنگی قدم گذاری، شعر می تراود ای کسیکه در رنگ پریدگیت همه غم‌ های درختان را یکجا داری چه زیباست غربت ، اگر با هم باشیم نزار قبانی ...
27 آبان 1391

دفتر مشق از "نزار قبانی"

دوست داشتنت را از سالی به سال دیگری جابه‌جا می کنم مثل دانش‌آموزی که مشقش را در دفتری تازه پاکنویس می کند صدای تو ، عطرتو ، نامه‌های تو و شماره‌ی تلفن تو و صندوق پستی تو راهم منتقل میکنم و می آویزمشان به کمد سال جدید اقامت دائمی قلبم را ،به تو می دهم نزار قبانی ...
27 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تجربه ی من می باشد